مشخصات موبایل



اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که می‌خواهید گوشی موبایل به‌روز با ویژگی‌های کامل یک گوشی اندرویدی داشته باشید و همچنین نمی‌خواهید مبلغ بالایی را برای خرید گوشی خرج کنید؛ گوشی Redmi 6 از برند می، گوشی موردنظر شماست. این حقیقت که در برابر پرداخت هزینه‌ای کمتر می‌توان محصولی با امکانات مشابه بسیاری از هم‌رده‌های موجود در بازار را خریداری کرد دلیلی است که برند می را به یکی از محبوب‌ترین برندهای آسیا تبدیل کرده است. ردمی 6 تلاشی است برای قرار دادن ویژگی‌های محصولات میان‌رده و بالا رده در دل یک گوشی مقرون‌به‌صرفه. در این مطلب می‌خواهیم ارزش این تلاش می را بهتر درک کنیم و ببینیم این تلاش تا چه حد نتیجه‌بخش بوده است.

طراحی و ساخت؛ ساده اما بی‌عیب‌ونقص


ردمی 6 طراحی بسیار ساده مینیمالیستی دارد. این محصول شباهت ظاهری خود را به محصولات پیشین می حفظ کرده و چیز جدیدی برای ارائه ندارد. قاب پشتی در این محصول هم یکپارچه و ساده است؛ با توجه به داشتن گوشه‌های گرد و برش دقیق، Redmi6، ظاهری مطلوب پیدا کرده است و از این نظر کاربر را راضی نگه می‌دارد. با در دست گرفتن این گوشی اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب می‌کند، سبکی گوشی است. در کل، طراحی این محصول را می‌توان مطلوب ارزیابی کرد. البته دوربین‌های این گوشی همراه، کمی از قاب پشتی بیرون زده‌اند که باعث می‌شود زمانی روی سطح صافی مانند میز با گوشی کار کنید، کمی آزرده شوید. البته این مسئله در بسیاری از گوشی‌ها به امری طبیعی تبدیل شده است و نمی‌توان از آن به‌عنوان یک ایراد یاد کرد.

لبه سمت راست ردمی 6 کلیدهای تنظیم صدا روشن و خاموش کردن را در برگرفته و در سمت مقابل هیچ کلیدی وجود ندارد. در عوض، سمت چپ این محصول میزبان دوشیار است که یکی از آن‌ها دارای دو سینی برای سیم‌کارت و کارت حافظه microSD و دیگری برای سیم‌کارت دوم کاربرد دارد. وجود این سه سینی مجزا، خوشحال‌کننده است و دیگر لازم نیست بین سیم‌کارت دوم و کارت حافظه یکی را انتخاب کنید. لبه پایینی گوشی جک 3.5 میلی‌متری صدا و پورت microUSB اختصاص را در خود دارد. هر چه از دیدن سه سینی در این گوشی خوشحال شدیم، نبود پورت USB Type-C دلسردکننده است. البته باید خاطرنشان کنیم ردمی 6 گوشی ارزان‌قیمتی است و نمی‌توان از آن انتظار زیادی داشت. حسگر اثرانگشت هم در قاب پشتی جا خوش کرده است و عملکردی رضایت‌بخش دارد.

صفحه‌نمایش؛ رزولوشن بالا با یک IPS معمولی

صفحه‌نمایش 5.45 اینچی ردمی 6 رزولوشن HD را به کاربر ارائه می‌دهد. این صفحه‌نمایش با تصویری با نسبت 18:9 را به نمایش می‌گذارد که کیفیت بسیار مطلوبی دارد. در هر شرایطی کیفیت نسبتاً رضایت بخشی را از نمایشگر ردمی 6 شاهد خواهید بود؛ البته ازآنجاکه پنل به کار گرفته شده در این محصول از نوع IPS است نمی‌توانید انتظار روشنایی زیاد پنل های AMOLED را از آن داشته باشید اما نمایشگر این گوشی می از ویژگی‌های مثبت آن محسوب می‌شود و نمی‌توان ایرادی خاصی را به آن نسبت داد. صفحه‌نمایش در این محصول بدون حاشیه نیست و قسمت بالایی و پایینی قاب جلویی گوشی کمی حاشیه دارند که البته برای گوشی همراهی در این گستره قیمتی چیز عجیبی نیست.

سخت‌افزار، کارایی و عملکرد؛ راضی‌کننده!

گوشی مقرون‌به‌صرفه‌ای مانند ردمی 6 با مجموعه‌ی سخت‌افزاری قدرتمند و امکانات کامل یک گوشی موبایل اندرویدی در اختیار کاربران قرار گرفته است. می وظیفه پردازش اطلاعات را در این محصول در اختیار تراشه Helio P22 مدیاتک قرار داده است. در دل این تراشه 64 بیتی پردازنده‌ی هشت هسته‌ای Cortex A53 با توان پردازش 2 گیگاهرتزی قرار دارد.

ردمی 6 در کنار این مجموعه‌ی سخت‌افزاری، 64 گیگابایت حافظه داخلی دارد که میزان کاملاً مطلوبی است. خوشبختانه این گوشی به درگاه کارت حافظه‌ی microSD مجهز شده است و کاربران می‌توانند تا 256 گیگابایت دیگر به این میزان بیفزایند. این میزان از حافظه برای کاربران دستگاه‌های الکترونیکی کافی است و همین یکی از نقاط قوت ردمی 6 است.

گوشی موبایل Redmi6 به‌طور پیش‌فرض از نسخه‌ی 8.1 سیستم‌عامل اندروید اوریو استفاده می‌کند. این سیستم‌عامل با استفاده از رابط کاربری مخصوص شیائومی (MIUI 9.6) به بازار عرضه شده است که رابطی روان و ساده است. درمجموع عملکرد ردمی6 کاملاٌ رضایت‌بخش است. روانی عملکرد گوشی را نمی‌توان به‌راحتی توصیف کرد؛ تنها می‌توان به این نکته بسنده کرد که کار با Redmi6 تجربه کاربری رضایت بخشی را برایتان به همراه خواهد آورد. البته بازی‌های سنگینی مانند Asphalt 9 کمی دیرتر در این گوشی لود می‌شوند که برای کاربر معمولی امری طبیعی است و کاربر حرفه‌ای و طرفدار گیمینگ هم احتمالاً در این رده قیمتی به دنبال گوشی موردنظرش نیست.

دوربین؛ امکانات زیاد در یک دوربین معمولی

در مقایسه با نسل‌های پیشین محصولات می، سخت‌افزار دوربین در ردمی6 بهبود ملموسی پیدا کرده است. این گوشی مقرون‌به‌صرفه اکنون با دو دوربین اصلی 12 و دوربین پشت 5 مگاپیکسلی به بازار عرضه  شده است. شیائومی حتی قابلیت EIS (Electronic Image Stabilization) یا همان تثبیت‌کننده الکترونیکی تصویر را به کار گرفته است تا تأثیر لرزش دست را در عکس‌های گرفته شده به حداقل برساند. استفاده از این فناوری در گوشی با این قیمت، چندان متداول نیست و باعث برتری دوربین این گوشی نسبت به رقبای آن شده است. در شرایط نوری مناسب این گوشی هم تصاویر رضایت بخشی ارائه می هد؛ وجود قابلیت HDR هم در این میان بی‌تأثیر نیست. اگر از طرفداران عکس‌هایی با زمینه محو هستید، به لطف وجود دو سنسور دوربین اصلی، عکس‌های گرفته شده با ردمی 6 را مطلوب خواهید یافت. البته همچنان نویزهای ریزی در هنگام عکاسی با این گوشی در نور کم مشاهده می‌شوند که در عکس خروجی چندان به چشم نمی‌آیند.

شیائومی به تولید گوشی‌های مقرون‌به‌صرفه با ارزش خرید بالا مشهور است. بدون شک Redmi6 هم یکی از بهترین گزینه‌های انتخاب در این بازه‌ی قیمتی است. البته این گوشی هم مانند هر گوشی مقرون‌به‌صرفه دیگری از برخی ویژگی‌ها مانند پورت USB-C و شارژ سریع بی‌بهره است و در نور مستقیم آفتاب ممکن است کاربر را کمی آزار دهد اما نمی‌توانیم این حقیقت را نادیده بگیریم که این گوشی همراه بسیار خوش‌دست است و عملکرد سریع و روان دارد. حافظه داخلی 64 و رم 4 گیگابایتی این محصول سخت‌افزار مطلوبی را برای این محصول به همراه دارند. عملکرد دوربین این گوشی هم در برابر رقبای هم‌قیمت آن کاملاً کاربر را راضی نگه می‌دارد. وجود 3 اسلات مجزا برای دو سیم‌کارت و یک کارت حافظه هم نقطه قوت دیگر این محصول شرکت می است. بنابراین، اگر به دنبال گوشی ارزان‌قیمت با امکانات فراوان هستید، حتماً این گوشی با ارزش را به‌عنوان یکی از انتخاب‌های خود در نظر بگیرید.

داستان موفقیت شرکت اپل

اپل که در ابتدا با نام Apple Computer شناخته می‌شد، یک شرکت چندملیتی است که در زمینه‌های مختلفی از جمله تولید لوازم الکترونیکی، رایانه‌های شخصی، تولید سرور و نرم‌افزارهای رایانه‌ای فعالیت دارد. علاوه بر این شرکت یادشده یکی از بزرگ‌ترین توزیع‌کنندگان محتوای چندرسانه‌ای است. اپل در سراسر دنیا نمایندگی‌هایی برای فروش محصولات خود تأسیس کرده که به این نمایندگی‌ها اپ‌استور می‌گویند. محصولات اصلی این شرکت گوشی هوشمند آیفون، تبلت‌ آیپد، پخش‌کننده‌ی چندرسانه‌ای قابل حمل و رایانه‌های سری مکینتاش است. 

استیو جابز و استیو وزنیاک در تاریخ یکم آوریل سال ۱۹۷۶ (۱۲ فروردین ۱۳۵۵) شرکتی به نام اپل تأسیس کردند. ثبت این شرکت نیز در روز سوم ژانویه ۱۹۷۷ (۱۳ دی ۱۳۵۵) در کوپرتینو کالیفرنیا انجام شد.

به مدت سه دهه، عمده‌ی فعالیت این شرکت تولید رایانه‌های شخصی بود. در این بین، محصولاتی از جمله رایانه‌ی اپل ۲، مکینتاش و پاور مک تولید شد. در آن زمان فروش این دستگاه‌ها چندان مطلوب نبود و تا دهه‌ی ۹۰ میلادی، سهم بازار اپل در فروش رایانه‌های شخصی بسیار کم بود. با وجود اینکه استیوجابز یکی از مؤسسان اپل بود، اما در فاصله‌ی بین سال‌های ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۶ از این شرکت اخراج شد. وی در مدتی که در اپل مشغول نبود، شرکت دیگری به نام شرکت نکست (NeXT) را بنا نهاد که این شرکت نهایتا توسط اپل خریداری شد. پس از این اتفاق، جابز بار دیگر به‌عنوان مدیرعامل اپل انتخاب شد.

با معرفی پخش‌کننده‌ی چندرسانه‌ای اپل موسوم به آی‌پاد در سال ۲۰۰۱ و نیز ایجاد فروشگاه آیتیونز موزیک در سال ۲۰۰۳، اپل خود را به‌عنوان یکی از شرکت‌های برتر تولید‌کننده‌ی لوازم الکترونیکی و نیز یکی از فروشنده‌های برتر محتوای مالتی‌مدیا به جهان شناساند. همین عوامل باعث شد تا نام کامپیوتر از انتهای نام این شرکت برداشته شود و در سال ۲۰۰۷ نام شرکت به اپل تغییر یابد. 

پایه‌گذاری اپل

اگر در حال خواندن این مطلب هستید، به‌احتمال زیاد باید شما را جزء عاشقان یا دست‌کم علاقه‌مندان به دنیای فناوری دانست. با این شرایط حتما می‌دانید که داستان بیشتر برندهای محبوب و بزرگ کنونی حوزه‌ی تکنولوژی، از یک مکان افسانه‌ای به نام گاراژ خانه شروع شده است. مورد دیگری که در شروع داستان این نوع شرکت‌ها وجود دارد، شرایط نه‌چندان مناسب و نیروی کار دو یا سه نفره است. اما در نهایت این آغازها به سرانجامی بی‌نظیر ختم می‌شود.

 استیو جابز و استیو وزنیاک به‌عنوان مؤسسان اصلی شرکت اپل شناخته می‌شوند؛ اما نباید در این بین، یکی از دوستان دو استیو داستان به نام رونالد وین را فراموش کنیم. اگر وین نبود، شاید امروز شاهد محصولاتی مثل آیفون، آیپد یا آی‌مک نبودیم. جابز دوست خود وین را متقاعد کرد که با دریافت ۱۰ درصد از سهام شرکت تازه تأسیس، به عنوان زیردست وی و استیو وزنیاک مشغول به کار شود. اما ۱۲ روز پس از این اتفاق، وین سهام خود به ارزش فقط ۵۰۰ دلار را فروخت. این سهام در حال حاضر ۷۲ میلیارد دلار ارزش دارد.

پایه‌گذاری اپل - ملاقات جابز و وزنیاک

استیو‌های داستان، یکدیگر را در یکی از کلاب‌های کامپیوتری ملاقات کردند. در این کلاب‌، علاقه‌مندان به رایانه‌ها در گاراژی که در منلوپارک کالیفرنیا بود، گرد هم می‌آمدند. این دو یک هدف مشترک داشتند: ساده کردن رایانه‌ها برای همه.

در آن زمان وزنیاک اولین رایانه‌ی خود را ساخته بود. این رایانه یک کیبورد شبیه به دستگاه تایپ داشت و می‌شد آن را به تلویزیون متصل کرد. بعدها این کامپیوتر با نام اپل وان تولید شد و در واقع باید آن را نمونه‌ای اولیه از تمام رایانه‌های مدرن دانست. اما هدف اصلی وزنیاک این نبود که دنیا را تغییر دهد، بلکه بیشتر علاقه داشت خود را به‌عنوان فردی به دیگران نشان دهد که قادر است با کمترین منابع، بهترین محصول ممکن را تولید کند.


انتخاب نام اپل

بر اساس مصاحبه‌ای که در دسامبر ۱۹۸۴ در مجله‌ی بایتز از وزنیاک منتشر شده، وی ایده‌ی انتخاب نام اپل را به استیو جابز نسبت داده است. وزنیاک در این مصاحبه اینگونه گفت: «جابز گهگاه باغبانی می‌کرد و محصولات ارگانیک خود را پرورش می‌داد. من فکر می‌کنم نام اپل به دلیل همین موضوع به ذهن او خطور کرد یا شاید این بازخورد طبیعت بود. شاید این کلمه ناگهان در یک‌لحظه به او الهام شده باشد. در هر صورت، پس از نام اپل هر دو تلاش کردیم نام‌های دیگری را جایگزین کنیم؛ ولی هیچ‌کدام در نهایت موفق نشدیم نامی بهتر از اپل بیابیم.

فروش کامپیوتر اپل وان

وزنیاک تمام کامپیوترها را با دست می‌ساخت و این در حالی بود که قیمت تعیین‌شده برای هر رایانه‌ی اپل‌ وان کمی بیشتر از هزینه‌ی خرید قطعات آن بود. اگر آن‌ها موفق به فروش ۵۰ عدد اپل وان می‌شدند، فقط هزینه‌های سرمایه‌گذاری شده‌شان بازگشت داده می‌شد. اما استیو جابز آرزوهای بلندپروازانه‌تری داشت.

قیمت اپل وان، معادل ۶۶۶.۶۶ دلار تعیین شده بود. اپل تازه تأسیس موفق شد با فروشگاه بایت واقع در مانتین‌ویو برای تولید ۵۰ عدد اپل وان با قیمت هر واحد ۵۰۰ دلار قرارداد ببندد. اپل در آن زمان قادر به تولید تعداد بیشتری از اپل وان نبود. شرکت آتاری که استیو جابز سابقه‌ی فعالیت در آن را داشت، برای فروش هر قطعه به او، مبلغ مورد نظر را نقدا درخواست می‌کرد و بانک نیز جابز را برای دریافت وام رد صلاحیت کرده بود. اگرچه در آن مقطع زمانی، استیو جابز پیشنهادی ۵ هزار دلاری از جانب پدر یکی از دوستانش دریافت کرده بود؛ اما این مبلغ هم برای تأمین منابع مورد نیاز ساخت تعداد بیشتری از رایانه‌ی اپل وان کافی نبود.

محصولی که جابز و وزنیاک آماده کرده بودند، فقط یک برد کامپیوتری بود که بدون پیش‌نیازهایش، هیچ کاری از آن برنمی‌آمد. ترل حتی نمی‌توانست این برد‌ها را تست کند و بدین منظور باید دو تبدیل‌کننده خریداری می‌کرد. از آنجا که این محصول کیبورد یا نمایشگر نداشت، امکان انتقال اطلاعات به آن بدون لوازم مورد نیاز وجود نداشت. حتی اگر یک صفحه‌کلید به این برد اضافه می‌شد، حتی با تلاش فراوان یک برنامه‌نویس، امکان برنامه‌ریزی آن فراهم نبود؛ چراکه جابز و وزنیاک، زبان برنامه‌نویسی را روی نوار کاست یا چیپ حافظه‌ی ROM ارائه نکرده بودند. مشکل دیگری که این محصول داشت، این بود که هیچ جعبه‌ای برای آن در نظر گرفته نشده بود.


در آوریل سال ۱۹۷۷، کامپیوتر اپل ۲ (Apple II) در نمایشگاه رایانه‌‌ی West Coast معرفی شد. این محصول در آن زمان رقابتی شانه‌ به شانه‌ با بزرگانی چون Commodore PET داشت. این دستگاه همانند نسل پیشین خود یک ماشین پیشگام بود که از گرافیک رنگی بهره می‌برد و حافظه‌ی آن از نوع نواری بود که البته بعدا به فلاپی ۵.۲ اینچی ارتقاء یافت. اپل ۲ می‌توانست تصاویر را در نمایشگری از نوع NTSC و با رزولوشن واقعی ۲۸۰ در ۱۹۲ پیکسل به نمایش درآورد که این مشخصه در آن زمان بسیار شگفت‌انگیز بود و این وضوح، رزولوشن بالایی محسوب می‌شد.


نرم‌افزار Visicalc محرکی برای افزایش فروش اپل ۲

یکی از دانشجویان مدرسه‌ی کسب‌وکار هاروارد به نام دن بریکلین یک تصویر ذهنی بسیار خوب ارائه کرده بود. وی تصور نمایشگری را داشت که در آن، اعداد به‌صورت بصری قابل مشاهده باشند و بتوان با استفاده از ماوس و کیبورد با این اعداد تعامل کرد و عملیات مختلفی چون جمع و تفریق را روی آن‌ها انجام داد. البته آنچه در دهه‌ی ۷۰ میلادی به ذهن بریکلین خطور کرده بود، در نرم‌افزار‌های موسوم به صفحه‌ی گسترده‌ی امروزی نظیر اکسل نمود پیدا کرده است. بریکلین با همراهی باب فرانکستون و در طی دو ماه نرم‌افزار VisiCalc را برای اپل ۲ توسعه دادند.

پیش از معرفی رسمی VisiCalc، تحلیل‌گری به نام بنجامین‌ ام روزن پس از بررسی مختصر این نرم‌افزار نظر خود را این‌گونه بیان کرد: «VisiCalc بسیار قدرتمند و کامل و کارکرد آن آسان و مناسب است و همین مشخصه‌ها باعث می‌شود احتمالا این نرم‌افزار به یکی از پرفروش‌ترین نرم‌افزارهای تاریخ مبدل شود. علاوه بر این وجود چنین نرم‌افزاری به فروش بیشتر کامپیوترها کمک می‌کند


اپل، زیراکس و ماوس تک دکمه‌ای

دو استیو داستان، با دو رایانه‌ی شخصی تولیدشده خود در شرکتشان، نام‌های بزرگ این صنعت را هدف قرار داده بودند. 

زیراکس نیز در آن زمان یک مرکز تحقیقاتی به نام Xerox PARC در آمریکا تأسیس کرده بود. این مرکز به‌منظور بررسی تکنولوژی‌های جدید احداث شد و کمک کرد تا فناوری‌هایی از جمله محتوای چندرسانه‌ای اپتیکال، اترنت و چاپگر‌های لیزری که از آن‌ها به‌صورت روزمره استفاده می‌شود، پیشرفت داشته باشند.

تاثیر برند در شرکتها

در دنیای امروز، خریداران برای تصمیم گیری در فرایند خرید ، با سوالات و اما و اگرهای بسیاری رو به رو هستند.تنوع کالاها و محصولات مختلف باعث شده اند مشتریان با حق انتخاب های فراوانی مواجه باشند.از سوی دیگر شرکت ها دریافتند که هزینه جذب مشتریان جدید پنج برابر هزینه حفظ مشتریان کنونی است و از دست دادن یک مشتری ، تنها از دست دادن یک قلم فروش نیست ، بلکه فراتر از آن به معنی از دست دادن کل جریان خریدهایی است که مشتری می توانسته است در طول زندگی انجام دهد.

در دوران کنونی ، شرکتهای بزرگ و موفق همیشه در پی راه هایی بوده اند که بتوانند عواملی که در افزایش ارزش نام تجاری مؤثرند را افزایش و عوامل کاهنده ی ارزش را کاهش دهند.به همین دلیل ، بنگاه های اقتصادی به دنبال کسب وفاداری مشتریان به نام و نشان تجاری می باشند.

وفاداری به نام و نشان تجاری، نوعی احساس تعلق روانی و تمایل به ادامه ی رابطه با شرکت و همچنین ایجاد تعهد مستمر در مشتری است. چرا که مشتریان وفادار، محصولات بیشتری می‌خرند، توجه کمتری به پیام‌های تبلیغاتی رقبا می‌کنند و ارائه ی خدمات برای مشتریان موجود که با فرآیندهای شرکت آشنا هستند ارزان است. همچنین وفاداران به برند، نکات مثبت شرکت را به سایر مشتریان ارجاع و نشر می‌کنند که چنین روندی ،برای سازمان های کسب و کار،منافع بلندمدت و موفقیت تجاری را به همراه خواهد داشت.

در این راستا حفاظت قانونی از برند از گام های اصلی برای ایجاد یک برند قدرتمند است . شرکت هایی که دارای علائم و اسامی تجاری ثبت شده می باشند عملاَ در مقابل خط مشی های رقبا بیمه شده اند.ثبت برند تضمین می کند که مشتریان می توانند محصولات را از یکدیگر تشخیص دهند و شرکت ها را نیز تشویق می کند تا در حفظ یا بهبود کیفیت محصولات سرمایه گذاری کنند.

با توجه به گسترش بازار و مبادلات در سطح بین المللی و رقابت شدید بین برندهای مختلف، مطالعه و شناسایی شاخص های تاثیر گذار بر رفتار مصرف کننده در انتخاب برند ضروری به نظر می رسد. مطالعه و بررسی بیشتر در مورد نام تجاری و حوزه ی فعالیت شرکتها، آنها را قادر می سازد تا با برنامه ریزی صحیح، هماهنگی و بکارگیری درست منابع باعث بالا بردن ارزش این دارائی نامشهود خود شوند. لذا در این مقاله سعی در شناخت معیارهای مشتریان در انتخاب برند داریم.

معیارهای انتخاب برند :

تصمیم گیری مصرف کننده در ارتباط با نحوه ی انتخاب برند از میان گزینه های مختلفی می باشد.از جمله ی مهم ترین این شاخص ها عبارتند از :

  • شناخت برند

شناخت برند اشاره به شدت قدرت اتصال ویژگی های ایجاد شده در ذهن دارد و مشتریان را قادر می سازد تا برند را در شرایط مختلف تشخیص دهند و در صورت نیاز ، آن را به یاد آورند.در چنین وضعیتی ممکن است مشتری با ورود به فروشگاه و با دیدن برند یا شنیدن نام آن ، آن را تشخیص داده و در ذهن نوع نیازی که آن برند تامین می کند را تداعی کند.آگاهی از برند تحت تاثیر عواملی همچون اقدامات بازاریابی ( تبلیغات ) ، ارتباطات ، دهان به دهان و ... قرار می گیرد.تحقیقات نشان داده اند که شناخت برند ، تاثیر بسزایی بر انتخاب برند دارند.بنابراین ، آگاهی و شناخت از برند ، سبب انتخاب محصول خواهد شد.

  • کیفیت محصول

در نگرش سنتی ، کیفیت محصولات در پرتو ویژگی ها و صفات فیزیکی آن از قبیل استحکام و قابل اعتماد بودن ارزیابی می شود ، ولی امروزه بسیاری از شرکت ها مفهوم کیفیت را مورد بررسی مجدد قرار داده اند.این شرکت ها متوجه شده اند که مطلوب ترین و موفق ترین محصول در جهان ،اگر نیاز ها و خواسته ها و انتظارات مشتریان را برآوردن نکند ، ایده آل محسوب نمی شود.در نگرش جدید ، بازاریابان باید ترکیبات مناسب، دوام مناسب و قیمت مناسب را در مورد هر محصول در نظر بگیرند.مشتریان به ما کمک می کنند تا مناسب بودن را شناسایی کنیم و تنها کاری که ما باید انجام دهیم این است که از آن ها نظر خواهی کنیم. در این رابطه رضایتمندی، پاسخ کامل مشتری به برند است که در نهایت به خرید مجدد محصول می‌انجامد.

به علاوه مسئولان برخی از شرکت ها متوجه شدند که کل سازمان باید نسبت به کیفیت محصول متعهد باشد.کار هر کدام از کارکنان بر کیفیت تاثیر دارد.تعریف جدید کیفیت در چارچوب این مفهوم چنین است : " درجه ای که یک محصول با انتظارات مشتری و مشخصات ارائه شده تطبیق دارد". همچنین ، کیفیت بهینه عبارت است از سطحی از کیفیت که علاوه بر برآورده ساختن انتظارات مشتریان ، بدون اضافه شدن ارزش محصول از افزایش هزینه ها جلوگیری کند.

کیفیت محصول وفاداری به برند را به همراه دارد.اولیور ، یکی از محققان بزرگ در زمینه ی برند ، وفاداری به برند را این چنین تعریف می کند:

"یک تعهد عمیق برای خرید مجدد یا مشتری شدن مجدد برای یک محصول یا خدمات در آینده ، به وسیله تکرار خرید از مارک مشابه یا مجموعه ای از مارک های مشابه ، علی الرغم تاثیرات موقعیتی و تلاش های بازاریابی بر روی تغییر رفتار."

  • قابلیت اطمینان و اعتماد

اعتبار نام تجاری عبارت است از باور پذیری اطلاعات مرتبط با موقعیت و موضع محصول که در یک نام تجاری موجود است و مستلزم انجام با ثبات آنچه قول داده شده است می باشد.

آیا برند توانایی و تمایل به ارائه مداوم آنچه قول داده است را دارا می باشد یا خیر؟

کاملاَ مشخص است که اعتبار برند از دو مولفه اصلی تشکیل شده است:

قابلیت اعتماد و تخصص

قابلیت اعتماد، تمایل شرکت ها نسبت به اجرایی نمودن پیمان ها و قول هایشان می باشد و تخصص به توانایی شرکت ها برای ارائه واقعی پیمان ها و قول هایشان گفته می شود.

نام تجاری معتبر، نشانه ای از موقعیت و موضوع محصول آن ، ریسک های درک شده کمتر توسط مصرف کنندگان و هزینه های پایین مصرف کنندگان برای جمع آوری و پردازش اطلاعات برای تصمیم گیری می باشد.مصرف کنندگانی که شرکت را معتبر درک می کنند، آگاهی های شرکت را مطلوب ارزیابی می کنند و محصولات شرکت را می خرند.

همچنین، اعتبار کالا ممکن است انتظارات مصرف کننده از کیفیت محصول را افزایش دهد.با این حال، مهم است به این نکته توجه داشته باشیم تاثیر اعتبار برند بر کیفیت درک شده ضرورتاَ دلالت بر این ندارد که اعتبار بالا فقط مرتبط با کیفیت درک شده بالا می باشد ، نام های تجاری با کیفیت متوسط نیز اگر در موقعیت و جایگاه خود راستگو و صادق باشند می توانند سطوح بالای اعتبار را داشته باشند.

  • شهرت و سابقه ی خدمت

موضوع شهرت و خوشنامی شرکت را می توان به عنوان منبعی با ارزش و استراتژیک دانست که به شرکت مزیت پایداری را عرضه می کند.ایجاد خوشنامی و شهرت ، یک فرآیند بلند مدت درون سازمانی است و همچنین یک دارایی نامشهود است که برای رقبا دشوار است که از آن تقلید کنند.

سابقه ی خدمت مفید می تواند از عوامل تاثیرگذار در شهرت برند باشد.نام های تجاری که در طول زمان ثبات بیشتری در بازاریابی دارند شهرت بالاتری خواهند داشت.

مفهوم شهرت شرکت توجه پژوهشگران را از علوم مدیریت ، اقتصاد ، جامعه شناسی و بازاریابی به خود جلب کرده است.به طور کلی ، محققان از دیدگاه اقتصادی شهرت را برای شرکت انتظارات یا تخمین های درونی یا بیرونی از مشخصه های شرکت فرض کرده اند.

  • قیمت

برخی از مشتریان به کیفیت و خدمات بسیار عالی در همه موارد خرید توجه ندارند ، زیرا در بسیاری از موقعیت ها قیمت مهم تر است.

مصرف کنندگانی که سبک تصمیم گیری آن ها " توجه به قیمت " است ، عمدتاَ به دنبال قیمت های پایین هستند.این افراد خریدارانی مقایسه گر هستند و اغلب هدف آن ها به دست آوردن بیشترین ارزش ممکن در عوض پولی که می پردازند می باشد.

  • سبک زندگی

سبک زندگی مشخص می کند که مصرف کننده چگونه پول ، زمان را برای فعالیت ها و علائم مختلف صرف می کند .سبک زندگی تحت تاثیر هنجارها ، ارزش ها و نقش های شخصی بوده و به عنوان عاملی مهم در تعیین معیارهای انتخابی که مصرف کننده در هنگام خرید محصولات به کار می برند، به شمار می آید.مصرف کنندگان ترجیح می دهند تصمیمات خریدی اتخاذ کنند که مطابق با سبک زندگی آن ها باشد و محصولاتی را انتخاب نمایند که متناسب با نقش های آن ها در زندگیشان باشد.

  • خلاقیت و جذابیت و زیبایی ظاهری

تغییرات مداوم و پایدار و رقابت روزمره مستلزم ایده های خلاق و بدیع می باشد تا برندها بتوانند حضور و رشد خود را در بازار ادامه دهند. هر چقدر محصول مبتکرانه و خلاقانه تر باشد خریدار را بیشتر به خود جذب می کند.

  • نام تجاری پر قدرت و منحصر به فرد

نام تجاری باید در هماهنگی کامل با تمام فعالیتهای بازاریابی شما باشد، ارتباط مستقیم با بازار داشته، دارای ثبات رفتار بوده و نسبت به مشتریان وفادار باشد. نام تجاری دارایی نامشهود شرکت است که باعث افزوده شدن ارزش نهایی محصول می شود، برای سهامداران ایجاد ارزش کرده و باعث افزایش درآمد شرکت می شود.

در مرکز هر نام تجاری چشم انداز آن نام تجاری قرار دارد که جهت روشنی را فراهم می کند.در مورد اینکه چگونه نام تجاری می تواند یک آینده ی بهتری را رقم بزند، تحقق یافتن این چشم انداز به عوامل مختلفی بستگی دارد که ما در سایر مقالات به چگونکی انتخاب نام برند پرداخته ایم.

  • شخصیت برند

چهار مشخصه ی اصلی شخصیت برند مشتمل بر صداقت ، هیجان و برانگیختگی ، شایستگی ، قدرتمندی و نیرومندی می باشد.هر برند می تواند بر مبنای این چهار مشخصه اصلی قرار گیرد و ارزیابی شود.

  • ویژگی های فردی مصرف کننده

می توان از سه دیدگاه اقتصادی ، روانشناسی و دیدگاه رفتاری ویژگی های فردی مصرف کننده را در نظر گرفت.هر مشتری با توجه به عوامل فوق ، بر مبنای رفع نیازهای خود رفتار خواهد کرد.مد گرایی و عادت گرایی را می توان از زیر شاخه های این معیار در نظر گرفت.مصرف کنندگان "مد گرا" بیشتر به دنبال ویژگی های به روز بودن و تازگی محصولات هستند.آن ها سبک های مد را دوست داشته و به دنبال کسب هیجان و لذت از خرید کالاهای جدید هستند.در حالی که مصرف کنندگان مدگرا افرادی تنوع طلب هستند ، مصرف کنندگان "عادت گرا" به برندهای خاصی وفادار هستند ، اغلب به دنبال تنوع نیستند ؛ چرا که آن ها عادت به خرید از تعداد محدودی برند از فروشگاه های خاص دارند.علاوه بر این مصرف کنندگانی که در تصمیم گیری خرید " سر در گم " هستند ، با انبوهی از اطلاعات از بازار مواجه هستند .آن ها اغلب در تصمیم گیری خرید مشکل دارند، زیرا قادر نیستند اطلاعات موجود در خصوص حجم زیاد اطلاعات از محصولات و برندها و همچنین گزینه های موجود در بازار را تجزیه و تحلیل و مدیریت کنند.آخرین سبک تصمیم گیری بر اساس ویژگی های فردی مصرف کننده سبک لذت گرایی می باشد.این گروه از مصرف کنندگان ، از جستجو برای انتخاب محصولات و خرید کردن لذت می برند.

  • پرستیژ برند

پرستیژ برند می تواند وضعیت و موقعیت نسبتاَ بالایی از جایگاه محصول مربوط به یک برند را ارایه دهد.مشتریان مایلند که مصرف برندهای با پرستیژ را به عنوان نشانه ای از وضعیت اجتماعی قدرت درک کنند.برندهای با پرستیژ از این جهت که بر انگیزه ی خرید مشتریان به منظور بهبود موقعیت اجتماعی و خود اظهاری آنان تاثیر می گذارد ، از سایر برندها متفاوت هستند.در همین راستا ، برخی از محققان بیان کرده اند که مشتریان ممکن است به خاطر داشتن پرستیژی برتر با برندهای جهانی ارتباط برقرار کنند.

به گفته ی وانگ و وزو، پرستیژ برند درک شده تاثیر بیشتری بر روی قصد خرید می گذارد.((Batar.etai,2000

به نظر می رسد که پرستیژ برند مستقیماَ به کیفیت درک شده مربوط می شود.

  • فرآیند خرید آسان ( دسترسی )

 دسترسی آسان ، کاهش هزینه های معاملاتی را به همراه دارد.به همین دلیل، این معیار ، از عوامل اثرگذار در انتخاب برند ار سوی مشتری است.به ویژه آنکه در دوران کنونی،زمان دارای اهمیت خاص و ویژه ای می باشد.

  • تسهیلات پس از فروش

در رابطه با این معیار می توان به ضمانت نامه های پس از فروش اشاره کرد.شرکت ها می توانند عناصر آمیخته ی بازاریابی متعددی را مثل ارائه ضمانت های گسترده تر برای نشان دادن کیفیت محصول استفاده کنند.

  • خود پنداری

خود پندار عامل دیگری است که بر روی تصمیم گیری مصرف کننده تاثیر گذار است.خود پنداری عبارت است از کلیت تفکرات و احساساتی که فرد نسبت به خودش دارد.

خود پنداری تصمیم گیری مصرف کننده را در هنگام خرید به میزان زیادی تحت تاثیر قرار می دهد چرا که فرد تا حد زیادی نظر و دیدگاهش را نسبت به خود ( خود پنداری ) با خرید کالا و خدمات خاص بیان می کند.

نتیجه:

بنا به یافته ها و نتایج حاصل از تحقیقات گسترده ی محققان ، معیار کیفیت برند از میان سایر معیارها در رتبه اول قرار گرفته و نشان دهنده ی این مفهوم می باشد که مشتریان در انتخاب برند به داشتن معیارهایی همانند کیفیت برند اهمیت می دهند و در ادامه شهرت برند در رتبه دوم قرار گرفته و معیار جذابیت و زیبایی ظاهری در رتبه سوم و قیمت برند در رتبه چهارم قرار گرفت.

متغیر دیگری نیز می تواند در این میان نقش داشته باشد که آن مجموعه ای از وابسته ها است .یعنی وابسته ها مبنایی را برای تصمیم خرید و وفاداری ایجاد می کنند. پردازش/ بازیابی اطلاعات و تمایز، ایجاد نگرش و احساس مثبت ، می تواند وابسته های قوی برای گسترش دامنه ی نام تجاری باشد.

چالشی که مدیران بازاریابی با آن رو به رو هستند این است که باید پی ببرند که چه ارزش هایی به طور خاص برای بازارهای هدف آن ها از اهمیت برخوردارند.سپس اطمینان حاصل کنند که قادرند آن ارزش ها را به بازار هدف خود ارایه دهند.اگر کارکنان سازمان این ارزش ها را باور نداشته باشند این عدم اعتقاد در رفتار آن ها متجلی خواهد گردید و در نتیجه مصرف کنندگان به یک نام تجاری دیگر روی خواهند آورد.

چنانچه بتوانیم نام تجاری خوبی طراحی کنیم و به تعهداتی که در ضمن نام تجاری مدعی آن ها می شویم پایبند باشیم و رضایت مشتریان را از عملکرد خود جلب کنیم می توانیم وفاداری آن ها را نسبت به تولیدات خود تضمین کنیم که این امر یعنی رابطه ی طولانی مدت مشتریان با موسسه که باعث سودآوری طولانی مدت برای موسسه می گردد.

آنچه مسلم است این است که ذهنیات و برداشت های مصرف کنندگان از نام تجاری مبنای تصمیم به خرید و اعتماد به نام تجاری را تشکیل می دهند،به طوری که وجود یک علامت تجاری قوی به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار، اجازه دسترسی به سهم بازار بیشتری را فراهم می آورد.لذا ، نام و نشان تجاری یا برند ، به عنوان یک دارایی غیر ملموس،مجموعه ای از ارزش های کارکردی و احساسی است که به ذینفعان داشتن تجربه های منحصر به فردی را نوید می دهد.

سایت پیش بینی بازی های فوتبال

یکی از سرگرمی های بشر در طول تاریخ مسابقات ورزشی و پیگیری حواشی آنها بوده است.در بین این ورزش ها فوتبال بیشترین مخاطب در دنیا را دارد.یکی از کارهای جالب پیش بینی قبل از شروع بازی است تا شانس خود را امتحان کنید برای این کار سایت پیش بینی فوتبال وجود دارد اما همیشه درامد بیشتر با ریسک بیشتری نیز همراه است ولی میتوانید در خانه با سایت شرط بندی فوتبال همراه این جریان باشید.سایت وان ایکس بت برای این کار بهترین نمونه در این دنیاست .حتی اگر در این موارد سطح ابتدایی دارید میتوانید از سایت آموزش پوکر استفاده کنید. سایت بتاموز میتواند برای راهنمایی و کمک بیشتر همراه شما باشد.

زندگی نامه استیوجابز

استیون پاول جابز کارآفرین، مخترع، بنیانگذار و مدیر ارشد اجرایی شرکت اپل و یکی از چهره‌های پیشرو در صنعت رایانه بود.

سال‌های اول زندگی

استیو جابز در ۲۴ فوریه سال ۱۹۵۵ در سان فرانسیسکو از مادری به نام خوان کارول شیبل و پدری سوری و مسلمان به نام عبدالفتاح جان جندلی ،که هردو دانشجو بودند، زاده شد.آن دو در آن زمان هنوز با هم ازدواج نکرده‌بودند.هنگامی که استیو به دنیا آمد جندلی و دوستش خوان شیبل که هر دو ۲۳ ساله بودند نمی‌توانستند فرزندشان را بزرگ کنند. خوان که از یک خانواده مسیحی محافظه‌کار بود، نمی‌توانست خانواده‌اش را متقاعد کند که با یک عرب مسلمان ازدواج کند.


در نهایت استیو که یک عرب آمریکایی و یک آلمانی سوییسی بود، توسط پل رینهولد جابز و کلارا هاگوپیان به فرزندی پذیرفته شد. هنگامی که از پدر و مادر خواندهٔ او سوال شد، جابز با پافشاری پاسخ داد که پل و کلارا جابز پدر و مادر من بودند. او بعدها در زندگی نامهٔ خود اظهار داشته که "۱٬۰۰۰ درصد آنها پدر و مادر من بودند."هنگامی که استیو ۵ ساله بود، خانوادهٔ جابز از سان فرانسیسکو به مانتین ویو در کالیفرنیا نقل مکان کردند.مانتین ویو در سیلیکون ولی قرار داشت. استیو فرزند دره بود و روح و انرژی سیلیکون ولی بر اعماق وجود استیو تاثیر گذاشت. بعدها، پل و کلارا دختری به نام پتی را به فرزند خواندگی پذیرفتند. پل جابز که یک مکانیک ماهر کارخانه ساخت لیزر بود، مقدمات ابتدایی الکترونیک و طریقهٔ کار با دست‌ها را به پسرش آموزش داد.کلارا جابز یک حسابدار بود و به استیو خواندن را پیش از رفتن به مدرسه آموخت.


جابز در سال ۱۹۹۵ در پاسخ به این سوال که می‌خواهد چه چیزهایی را به فرزندانش منتقل کند، چنین گفت: «تنها می‌خواهم برای آنها به همان خوبی باشم که پدرم برای من بود و در تمام مدت زندگی‌ام نیز به این مساله فکر می‌کنم.»


پدر و مادر بیولوژیکی جابز، ۱۰ ماه پس از تحویل استیو به پدر و مادر جدیدش، صاحب یک فرزند دیگر به نام مونا شدند. جابز برای اولین بار خواهرش را در سن ۲۷ سالگی ملاقات کرد.


یادگیری و تحصیل

دوران ابتدایی برای استیو خسته‌کننده بود. معلم کلاس چهارم در موفقیت‌های بعدی او نقش زیادی داشت، وی بود که او را با توانایی‌هایش آشنا کرد، جابز از او هنوز به عنوان یک قدیس یاد می‌کرد. او باعث شد که استیو کلاس پنجم را به صورت جهشی طی کند و دورهٔ ابتدایی را یک سال زودتر به اتمام برساند. استیو همیشه در سخنرانی‌های اچ‌پی در پالو آلتو شرکت می‌کرد و بعدها به استخدام همانجا درآمد و به عنوان کارمندان تابستانی همراه استیو وزنیاک کار می‌کردند.در سال ۱۹۷۲، جابز از دبیرستان «هومستید» در شهر کوپرتینو در کالیفرنیا

فارغ‌التحصیل شد و در کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورگن ثبت نام کرد، اما بعد از یک نیمسال تحصیلی انصراف داد.کالج رید، یک کالج هنرهای لیبرال است و پیدایش فردی چون استیو جابز حاکی از پراهمیت بودن این علوم است.


استیو پس از انصرافش، در بعضی از کلاس‌های کالج از جمله خوشنویسی شرکت می‌کرد. این هنر در شغل آینده استیو تاثیر به‌سزایی داشت. این هنر به استیو ایده سبک حروف چندگانه را بخشید، که در کامپیوتر مکینتاش دیده می‌شود. جابز می‌گوید: «اگر در کالج وارد آن کلاس(خوشنویسی) نمی‌شدم، مکینتاش هرگز چندین طرح حروف یا فونت‌های فاصله‌دار مناسب را نداشت. و از آنجایی که ویندوز دقیقا مکینتاش را کپی کرده‌است، کامپیوتر هیچ کسی این فونت‌ها و طرح‌ها را نداشت.»


در زمستان ۱۹۷۴ او به کالیفرنیا بازگشت و به همراه استیو وزنیاک، حضور در جلسات «انجمن رایانه هوم‌برو»را آغاز کرد. در همین زمان جابز شغلی به عنوان یک تکنسین در شرکت آتاری، سازندهٔ رایانه و دستگاه بازی رایانه‌ای که آن روزها محبوب بود، یافت.


سفر معنوی

استیو دوست نزدیکی به نام دانیل کوتکی در کالج رید داشت. جابز و دانیل هر دو به ذن، دیلن و ال‌اس‌دی علاقه داشتند. دانیل فردی از طبقه مرفه نیویورک بود و علاقه‌مندی‌هایی چون مکتب بودا داشت. استیو بیشتر وقتش را با الیزابت هولمز (دیگر دوست استیو در کالج) و دانیل می‌گذراند. علاقه‌مندی جابز به عرفان‌های شرقی، به ویژه مذهب بودایی ذن، فقط یک تفریح خیالی و زودگذر متعلق به دوران جوانی نبود. بلکه آن را با علاقهٔ وافر لمس کرده‌بود. ذن عمیقاً در شخصیتش ریشه دوانده بود.


کاتکی در مورد جابز می‌گفت: «استیو خود ذن بود. واقعا رویش تأثیر گذاشته‌بود. می‌شد آن را در رویکرد مشتاقانه‌اش به زیبایی شناسی غیرتجملی و تمرکز فوق‌العاده‌اش دید.» به خصوص این که او تحت تأثیر شهودگراییِ مذاهب بودایی قرار گرفته بود، طوری که بعدها گفت: «کم کم پی بردم که درک و آگاهیِ بصری، مهم تر از تفکر انتزاعی و تحلیل منطقی است.» با این همه، جنون و دیوانگی او، مانع از رسیدن به آرامش درون، آراستگی و صفای باطن و محبت در روابطش بود.


استیو در سال ۱۹۷۴ به هند سفر کرد تا با نیم کارولی بابا (یک گوروی هندی) از نزدیک دیدار کند. او همراه دوستش دانیل کوتکی در جستجوی روشنفکری معنوی بود. وی پس از یک سفر معنوی هفت ماهه، با سری تراشیده و جامهٔ سنتی هندی بر تن، به آمریکا بازگشت.استیو در طول این مدت از ال‌اس‌دی استفاده می‌کردکه به گفتهٔ خودش از بهترین کارهای عمرش و دلیل اصلی موفقیت‌هایش بوده‌است.


شغل اولیه

 جابز پس از بازگشت از هند، به آتاری بازگشت. وظیفهٔ او ساختن یک برد الکترونیکی برای یک بازی شرکت آتاری (به نام Breakout ) بود. بر طبق گفتهٔ نولان باشنل (بنیانگذار آتاری) جایزه‌ای ۱۰۰ دلاری به ازای هر تراشه‌ای که در فرآیند طراحی از دستگاه اصلی حذف می‌شد، داده می‌شد. استیو که علاقه و دانش اندکی در طراحی مدارهای الکترونیکی داشت، با استیو وزنیاک قول و قراری گذاشت که اگر وزنیاک بتواند مداری با حداقل تعداد تراشه‌ها طراحی کند، جایزه‌ای که از آتاری دریافت می‌کنند را بین خودشان تقسیم نمایند.


این پروژه انجام شد و با وجود حیرت فراوان مسوولین آتاری، وزنیاک توانست که تعداد تراشه‌های استفاده شده در دستگاه نهایی را ۵۰ عدد کاهش دهد. متاسفانه وزنیاک طراحی را به حدی فشرده انجام داده بود که تولید دستگاه نهایی بر روی خط مونتاژهای آن دوران ممکن نبود. با وجود این، جابز به وزنیاک گفت که آتاری تنها ۷۰۰ دلار از جایزه را پرداخت کرده‌است (در صورتی که تمامی ۵۰۰۰ دلار جایزه پرداخت شده بود) و پیشنهاد کرد که وزنیاک نیمی از آن یعنی ۳۵۰ دلار را برای کاری که انجام داده بود بردارد.وزنیاک ۱۰ سال بعد، از مبلغ واقعی جایزه باخبر شد، وزنیاک گفت که جابز به این پول نیاز داشته و البته خود وزنیاک هم تمایل داشته که این پول را به او بدهد.


در سال ۱۹۷۱ استیو وزنیاک، تحت تاثیر مقاله‌ای جعبه آبی را ساخت. جعبه آبی سیستمی بود که می‌توانست با تکرار تن‌هایی، سیگنال‌ها را در شبکه AT&T مسیردهی و راهی را برای ایجاد تماس‌های تلفنی از راه دور به شکل رایگان فراهم می‌کرد. وزنیاک در مورد آن می‌گوید: «تا به حال مداری نساخته‌بودم که اینقدر به آن افتخار کنم. هنوز هم فکر می‌کنم که کارم معرکه بود.» استیو جابز هم ایده فروش آن را مطرح کرد. قیمت ساخت هر جعبه آبی ۴۰ دلار می‌شد و جابز تصمیم داشت که آن را ۱۵۰ دلار به فروش برساند. جابز می‌گوید حدود ۱۰۰ جعبه آبی ساختیم و تقریبا همه را فروختیم. بعدها جابز گفت: «من ۱۰۰ درصد از این مساله مطمئنم که اگر آن جعبه‌های آبی نبود، اپلی هم وجود نداشت. من و وزنیاک یاد گرفتیم که چگونه با هم کار کنیم. ما اطمینان پیدا کردیم که می‌توانیم مسایل فنی را حل کرده و واقعاً چیزی تولید کنیم. »


تاسیس اپل

استیو جابز شرکت کامپیوتری اپل را همراه استیو وزنیاک و رونالد وین در پارکینگ خانه پاول و کلارا جابز در لوس آلتوس در کالیفرنیا بنیان نهاد.در سال ۱۹۷۶، وقتی جابز ۲۱ ساله و وزنیاک ۲۶ ساله بود، شرکت رایانه‌ای اپل را در پارکینگ خانوادهٔ جابز، بنیان گذاشتند. اولین رایانهٔ شخصی‌ای که جابز و وزنیاک به بازار معرفی کردند اپل I نام داشت. قیمت این رایانه که در سال ۱۹۷۶ معرفی شد، ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت بود. در سال ۱۹۷۷، جابز و وزنیاک رایانهٔ اپل II را معرفی کردند. در سال ۱۹۸۰، اپل عرضهٔ اولیه سهام خود را در بازار بورس ارائه کرد و به سهامی عام تبدیل شد. در همان سال، شرکت اپل، رایانهٔ اپل III را معرفی کرد که این رایانه به دلیل قیمت زیاد و برخی مشکلات سخت‌افزاری با شکست تجاری در بازار مواجه شد.


هم‌زمان با رشد اپل، این شرکت جستجویی را برای یافتن مدیران مستعد که بتوانند آن را در مدیریت توسعه و گسترش کمک کنند، آغاز کرد. در سال ۱۹۸۳، جابز با به چالش‌طلبیدن جان اسکالی که یکی از مدیران پپسی کولا بود، او را تطمیع کرد که به‌عنوان مدیر عامل اپل کار کند. جابز به او گفته بود: «می‌خواهی که باقی زندگی‌ات را به فروختن آب‌-شکر بگذرانی، یا می‌خواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟».


در همان سال شرکت اپل، رایانهٔ اپل لیزا را معرفی کرد که با وجود مجهز بودن به واسط گرافیکی کاربر و موشواره، از بابت تجاری ناموفق از آب درآمد.یکی از دلایل این عدم موفقیت قیمت گران و کندی آن بود.سال ۱۹۸۴، سال معرفی رایانهٔ مکینتاش بود. این رایانه دارای پردازشگر موتورولا۶۸۰۰۰ با سرعت ۷٫۸ مگاهرتز بود و به جای واسط خط فرمان، واسط گرافیکی کاربر داشت و مجهز به موشواره نیز بود. پس از گذشت حدود دو ماه از معرفی مکینتاش، تنها ۵۰۰۰۰ عدد از آن فروخته‌شد که نمایش قدرتمندانه‌ای نبود. حافظه مکینتاش کم بود (۱۲۸ کیلوبایت) و وجود یک فلاپی کار را با آن سخت می‌کرد. مکینتاش همانند لیزا به واسط گرافیکی کاربر مجهز بود ولی بعضی از ویژگی‌های قدرتمند لیزا مانند مالتی تسکینگ و حافظه ۱ مگابایت را نداشت.


در حالی که جابز یکی از شخصیت‌های پبش‌برنده و رهبران معنوی اپل بود، منتقدین این مساله را نیز مطرح کرده‌اند که او مدیری دمدمی مزاج و شلوغ بوده‌است.در سال ۱۹۸۵ بین جابز و اسکالی کشمکش به‌وجود آمد. جابز به اسکالی گفت: تو برای اپل و هدایت آن مناسب نیستی. اسکالی هم از مدیران خواست که بین او و جابز یکی را انتخاب کنند. آن‌ها به اتفاق آرا اسکالی را انتخاب کردند. پس جابز از کارش در اپل برکنار شد.جابز در همان سال شرکت نکست را تاسیس کرد.


شرکت نکست

پس از ترک اپل، جابز در سال ۱۹۸۵ با سرمایهٔ ۷ میلیون دلار شرکت رایانه‌ای دیگری را با نام نکست بنیان گذاشت. جابز در سال ۱۹۸۹ کامپیوتر قدرتمند «ورک استیشن»(به فارسی: ایستگاه کاری) را ساخت. اگرچه شرکت قادر به فروش «ایستگاه کاری» در حجم بالا نشد، اما این کامپیوتر دارای یک ویژگی بارز بود. اولین مرورگر وب بر روی آن ساخته‌شد. نرم‌افزار کامپیوتر نکست به عنوان مبنای سیستم‌عامل مکینتاش‌های امروزی و آی‌فون می‌باشد.


شرکت نکست بعد از هدردادن میلیون‌ها دلار از سرمایه سرمایه‌گذاران، تولید کامپیوتر را رها می‌کند و به‌جای آن بیشتر بر فروش و توسعهٔ سیستم‌عامل نکست‌استپ و توسعهٔ فناوری شئ‌گرا تمرکز می‌کند. نکست‌استپ سیستم‌عاملی بود که برای کامپیوتر نکست به‌وجود آمده‌بود و بعدها به پلتفورمx86 پورت شد.

جابز معمولاً برای بازاریابی محصولات نکست به حوزه‌های دانشگاهی و علمی روی می‌آورد چرا که فناوری‌های جدید موجود در این محصولات، بدیع و آزمایشی بوده و هنوز به شکل نهایی و بالغ نرسیده بودند. از این دسته محصولات می‌توان به هستهٔ ماک، تراشهٔ پردازش سیگنال دیجیتال و پورت اینترنت توکاراشاره کرد.


رایانهٔ نکست‌کیوب توسط جابز به عنوان یک کامپیوتر بین‌شخصی به‌وجود آمد که به نظر او اولین قدم پس از ایجاد کامپیوتر شخصی است.


در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ شرکت اپل، نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجددا به اپل بازگشت.


بازگشت به اپل

استیو جابز - مسیر ایرانیدر ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ شرکت اپل، شرکت نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجددا به اپل بازگشت. پس از برکناری جیل آملیو در ژوئیه سال ۱۹۹۷، جابز عملا مدیرعامل اپل شد. اما او از پذیرش این سمت به طور دائم خودداری کرد. طی یک تغییر سازمانی در همان ماه، بیشتر اعضای هیات مدیرهٔ اپل تغییر کردند. پس از تشکیل جلسه توسط اعضای هیات‌مدیرهٔ جدید، جابز به سمت «مدیر عامل موقت»منصوب شد.


در ماه مارس سال ۱۹۹۸ جابز به منظور تمرکز اپل برای سوددهی، فورا تعدادی از پروژه‌ها مانند نیوتن، سایبر داگ و اپن داک را لغو کرد.پس از خرید نکست توسط اپل و بازگشت جابز، تکنولوژی نکست، راهش را به سوی محصولات اپل باز کرد. این تکنولوژی به عنوان مبنای توسعه سیستم‌عامل مک اواس ده، فروشگاه اپل و فروشگاه آی‌تیونز به کار گرفته‌شد. همچنین یکی از محصولاتی که جابز در ابتدای ورودش اقدام به توسعهٔ آن کرد، آی‌مک بود. یک محصول تجاری که تاکید شرکت بر طراحی را نشان می‌داد.


جابز هنگام معرفی آی‌پداستیو جابز در نهایت پس از دو سال و نیم خدمت در اپل، در مک ورلد اکسپو سال ۲۰۰۰، واژهٔ «موقت» را از عنوانش حذف کرد و مدیرعامل دائم شد.از اتفاقات مهم پس از این مساله در اپل می‌توان به پرده‌برداری از فروشگاه موسیقی آی‌تیونز در سال ۲۰۰۳، معرفی آی‌پاد در سال ۲۰۰۱، آی‌فون در سال ۲۰۰۷ و آی‌پد در سال ۲۰۱۰ اشاره کرد.


جابز از سال ۱۹۹۷ تا زمان مرگش با دستمزد یک دلار در سال در سمت مدیرعامل برای اپل کار می‌کرد و سال‌های زیادی هیچ پاداشی هم به او تعلق نگرفت. این مساله باعث شد نام او به‌عنوان «کم حقوق‌ترین مدیر ارشد عملیاتی» در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت شود. البته در مواردی هم از زحمات او با هدایای ارزشمندی تقدیر شد. نظیر جت تجاری ۹۰ میلیون دلاری گلف‌استریم و پرداخت مخارج سفر او. که این مبلغ در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۴۸۰۰۰ دلار بود.


جابز برای توانایی‌های خارق‌العاده‌اش در بازاریابی و کسب رضایت مشتریان، هم‌زمان تشویق و نقد شده‌است و حتی به این توانایی‌ها، عنوان «حوزهٔ تحریف حقیقت» داده‌اند که مخصوصاً در زمان سخنرانی‌های او در مک‌ورلد - آی‌ورلد که با عنوان «استیو نت»نیر خوانده می‌شود، بارز می‌شوند.(«حوزهٔ تحریف حقیقت» اصطلاحی است که نخستین بار در سال ۱۹۸۱ توسط بود تریبل برای توصیف کاریزمای استیو جابز و تاثیرش بر توسعه دهندگان پروژه مکینتاش، در شرکت اپل به وجود آمد.


نسل اول آی‌مک

آی‌مک اولین محصول طراحی شده حاصل از همکاری جابز و جاناتان آیو است که موفقیت بزرگی هم برای آن‌ها به حساب می‌آمد. رایانه رومیزی که در ماه مه سال ۱۹۹۸ برای استفاده خانگی به بازار عرضه‌شد. جابز اصرار داشت که این محصول باید محصولی کاملی باشد و بتوان آن را به راحتی راه‌اندازی کرد. محصولی متشکل از کیبورد، مانیتور و کیس، که درست پس از درآمدن از جعبه بتوان از آن استفاده کرد.


این رایانه با قیمت ۱۲۹۹ دلار عرضه شد و در شش هفته اول ۲۷۸۰۰۰ قطعه از آن به فروش رفت.


در تاریخ عرضه محصولات اپل، این محصول یکی از بالاترین سرعت‌های فروش را داشت و مهم‌تر این‌که ۳۲ درصد از فروش آن مربوط به کاربرانی می‌شد که رایانه را برای اولین بار خریده‌اند و ۱۲ درصد دیگر نیز قبلا از کاربران ویندوز بوده‌اند.


نسل اول آی‌پاد

در پاییز سال ۲۰۰۰، جابز شروع به طراحی یک پخش‌کننده موسیقی قابل حمل کرد. جابز علاقه خاصی به این پروژه داشت، زیرا او طرفدار موسیقی بود. زمانیکه پروژه آغاز شد، جابز در پروژه غرق شد. خواسته اصلی او سهولت بود. او روشی را به کار می‌برد. اگر او موسیقی یا عملکردی را می‌خواست، آیا می‌توانست در سه کلیک آن را پخش یا اجرا کند.


تونی فادل می‌گفت: «زمان‌هایی بود که ما درباره مشکل رابط کاربری به مغز خود فشار آورده‌بودیم و فکر می‌کردیم همهٔ گزینه‌ها را درنظر گرفته‌ایم، و او می‌گفت: آیا به این فکر کرده‌اید؟ او مشکل یا رویکرد را مجددا تعریف می‌کرد و مشکل کوچک ما برطرف می‌شد.» اپل گزارش داد که تا اکتبر ۲۰۱۱، تعداد ۳۰۰ میلیون آی‌پاد در سرتاسر جهان فروخته‌شد.آی‌پاد وسیله‌ای بود که اپل را از یک تولیدکننده کامپیوتر به باارزش‌ترین شرکت جهان تبدیل کرد.


نسل اول آی‌فون

استیو جابز در مک‌ورلد ژانویه ۲۰۰۷ آی‌فون را معرفی کرد. جابز گفت: «امروز ما قصد داریم سه نوع محصول انقلابی از این دسته را معرفی کنیم.


اولین محصول یک آی‌پاد با صفصح نمایش پهن با کنترل‌های لمسی می‌باشد.

دومی یک دستگاه تلفن همراه انقلابی است.

و سومی یک ابزار ارتباطات اینترنتی است.

اینها سه وسیلهٔ جداگانه یا مجزا نیستند، بلکه یک دستگاه است که ما آن را آی‌فون می‌نامیم.»


پس از عرضه آی‌فون، برخی از طرفداران به اندازه‌ای به او تبریک می‌گفتند و خوشحال شده‌بودند که گویی عیسی مسیح را ملاقات کرده‌اند و می‌خواهند از وی انجیل مقدس بخرند.


تا پایان سال ۲۰۱۰، اپل ۹۰ میلیون آی‌فون فروخت و بیش از نیمی از سود حاصل در بازار تلفن همراه را به خود اختصاص داد.


نسل اول آی‌پد

در سال ۲۰۰۷، زمانی که جابز ایده‌هایی درباره یک نِت‌بوک ارزان‌قیمت را در سر می‌پروراند، پروژه تبلت به پروژه‌ای جدی تبدیل شد. در یکی از جلسات ایده‌پردازی تیم اجرایی در یک دوشنبه، ایوه این سوال را مطرح کرد که: «چرا دستگاه‌ها باید کیبوردی داشته‌باشند که به صفحه لولا شود؟ این طرح گران‌قیمت و ضخیم است.» او گفت: «می‌توانیم با استفاده از یک رابط چندلمسی، کیبورد را روی صفحه تعبیه کنیم.» جابز هم موافقت کرد. بنابراین منابع به جای طراحی یک نِت‌بوک در جهت تسریع پروژه تبلت جهت‌دهی شدند. جابز در ابتدا قصدداشت که در آی‌پد از چیپ اتم که اینتل در حال ساخت آن بود استفاده کند، اما در نهایت تصمیم گرفته‌شد در آی‌پد از پردازنده‌ای بر اساس معماری ARM استفاده‌شد.


پس از عرضه محصول در ژانویه ۲۰۱۰، اپل در کمتر از یک ماه، یک میلیون آی‌پد فروخت. این سرعت فروش دوبرابر سرعت فروش آی‌فون بود. تا ماه مارس ۲۰۱۱، نه ماه بعد از عرضه آن، ۱۵ میلیون دستگاه فروخته شده‌بودند. این تا حدی موفق‌ترین عرضه یک کالای مصرفی در تاریخ بود.


جابز از این مساله که کنترل امور، به خصوص زمانی که امکان تاثیرگذاشتن بر تجربه مشتری وجودداشت را واگذار کند، متنفر بود. اما او با مشکلی مواجه شد، او قسمتی از فرآیند کار را تحت کنترل نداشت: «تجربه خرید یک محصول اپل از یک فروشگاه.» اکثر فروشنده‌ها در فروشگاه‌های زنجیره‌ای، دانش و انگیزه لازم جهت توضیح ماهیت متفاوت محصولات اپل را نداشتند. جابز می‌گفت: «تنها چیزی که برای فروشنده اهمیت داشت ۵۰ درصد پورسانت بود». سایر کامپیوترها تقریبا نام و علامت تجاری نداشتند، اما محصولات اپل با ویژگی‌های نوآورانه و نیز قیمت بالاتری عرضه می‌شدند. او دوست نداشت که یک آی‌مک در یک قفسه فروشگاه بین یک دل و یک کامپک قرار داشته‌باشد و یک فروشنده بی‌دانش ویژگی‌های هریک از آن‌ها را از بر بگوید. جابز می‌گفت: «سرمان کلاه رفته‌بود، مگر این‌که راهی برای رساندن پیام‌مان به مشتری پیدا می‌کردیم «.


در جولای سال ۲۰۱۱، یک دهه پس از افتتاح اولین فروشگاه اپل، این شرکت ۳۲۶ فروشگاه را نیز افتتاح کرده‌بود. درآمد متوسط سالیانه هر فروشگاه ۳۴ میلیون دلار بود و میزان کل فروش خالص در سال ۲۰۱۰ نیز ۹٫۸ میلیارد دلار. اما اهمیت فروشگاه‌ها از این هم فراتر بود. آن‌ها به طور مستقیم ۱۵ درصد کل درآمد اپل را تامین می‌کردند.


در اوایل سال ۲۰۰۲، اپل با چالشی جدید مواجه شد. اتصال یکپارچه بین آی‌پاد، نرم‌افزار آی‌تیونز و رایانه، مدیریت موسیقی‌های موجود را آسان می‌کرد، اما برای فراهم کردن و تهیه آهنگ جدید باید از این محیط بسیار راحت خارج می‌شدید و یک سی‌دی خریداری می‌کردید و یا آهنگ‌ها را به شکل آنلاین دانلود می‌کردید. مورد دوم معمولا به معنای هجوم به مراکز مشکوک اشتراک فایل‌ها و خدمات تکثیر غیرمجاز بود. بنابراین جابز سعی می‌کرد روشی بهتر را برای دانلود آهنگ به کاربران آی‌پاد ارائه دهد که راحت، مطمئن و قانونی بود. صنعت موسیقی نیز با چالش مواجه شد. این صنعت از بیماری خدمات تکثیر غیرمجاز نظیر نپستر، ناتلا، گروکسترو کازا که مردم را قادر می‌ساخت تا آهنگ‌های رایگان تهیه کنند و باعث شده‌بود که فروش قانونی سی‌دی‌ها در سال ۲۰۰۲ حدود ۹ درصد کاهش پیداکند، متضرر و خسته شده‌بود.


جابز می‌توانست به راحتی تصمیم بگیرد که اجازه تکثیر غیرمجاز آهنگ‌ها را صادرکند. «موسیقی رایگان به معنای آیپادهای ارزشمندتر بود.» با این وجود چون جابز واقعا موسیقی و هنرمندانی که آن‌ها را خلق می‌کردند، دوست داشت با آنچه که او دزدی محصولات خلاقانه نامیده‌بود، مخالفت می‌کرد. بنابراین جابز اقدام به ساخت فروشگاه آی‌تیونز و ترغیب پنج شرکت برتر ضبط موسیقی کرد تا اجازه دهند تا نسخه‌های دیجیتالی آهنگ‌های آن‌ها در آن محل به فروش برسد. پیشنهاد جابز این بود که آهنگ‌های دیجیتالی با قیمت ۹۹ سنت فروخته شوند. خریدی آسان و فوری. فروشگاه آی‌تیونز تا فوریه سال ۲۰۰۶، حدود یک میلیارد آهنگ به‌فروش رساند.


استیو جابز با معرفی آی‌تیونزاستور صنعت موسیقی را نجات داد.


کناره‌گیری

در اوت ۲۰۱۱ جابز از سمت مدیرعاملی اپل استعفا داد. تیم کوک، از مدیران ارشد اپل، مدیرعامل شد و جابز به عنوان رئیس هیأت‌مدیره انتخاب شد.پس از استعفای جابز، سهام اپل در عرض تنها چند ساعت به میزان ۵ درصد افت کرد.


کسب و کار

جابز صاحب ۵٫۵ میلیون سهام اپل به ارزش ۲٫۱ میلیارد دلار و و ۱۳۸ میلیون سهام دیزنی به ارزش ۴٫۴ میلیارد دلار بود.فوربز در مارس ۲۰۱۱، ثروت جابز را ۸٫۳ میلیارد دلار و قبل از مرگش (در سپتامبر ۲۰۱۱) ۷ میلیارد دلار برآوردکرد و در جایگاه ۳۷امین فرد ثروتمند امریکا قرار گرفت.


درگذشت

جابز در تاریخ چهارشنبه ۵ اکتبر ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی درگذشت. گواهی فوت جابز نشان می‌دهد که او حوالی ساعت ۳ بعد از ظهر در خانه‌اش در پالو آلتو در کالیفرنیا، بر اثر ایست تنفسی ناشی از سرطان لوزالمعده درگذشت.جابز پس از برگزاری یک مراسم تدفین کوچک و خصوصی در تاریخ ۷ اکتبر،در یک قبرستان عمومی به نام «آلتا مسا مموریال پارک»در پالو آلتو به خاک سپرده شد.